برخورد با «کورس های شبانه» در کرمانشاه

خبرگزاری ایسنا: ئیس پلیس راهور استان کرمانشاه گفت: اجرای طرح های ضربتی جهت برخورد با خودروهایی که در ساعات پایانی شب مبادرت به کورس گذاشتن و حرکات خطرآفرین و اخلال در عبور و مرور می کنند، با جدیت ادامه می‌یابد.

سرهنگ فضل الله شیری، اظهار کرد: چرخیدن‌های بی‌هدف در خیابان‌ها و بزرگراه‌ها و کوچه‌های اعیان نشین شهر در ساعات پایانی شب، با حاشیه‌هایی همچون سرعت بالا، لایی کشیدن، کورس گذاشتن و سبقت‌های خطرناک، همراه با صدای بالای موزیک از پدیده‌های نه چندان جدید اجتماعی است.

وی افزود: کورس گذاشتن یک سرگرمی خطرناک و آزار دهنده است که علاوه بر پایمال کردن قوانین راهنمایی و رانندگی و حقوق شهروندی عابران و ساکنان و سرنشینان خودروهای حاضر، به عامل بر هم زننده آرامش و امنیت روانی و ایجاد سرخوردگی‌های روحی افراد جامعه تبدیل شده و گاهی هم اتفاقاتی دلخراش نظیر تصادف را به دنبال دارد.

رئیس پلیس راهور استان گفت: خانواده‌ها بر نحوه استفاده فرزندان خود از اتومبیل نظارت بیشتری کنند، چرا که جوانان به اقتضای سن عموماً هیجان طلب هستند، اما تأمین این نیاز نباید زمینه لطمه و تضییع حقوق دیگران را فراهم کند.

این مقام انتظامی متذکر شد: پلیس بنا بر وظیفه ذاتی خود در مواردی که رفتار ارتکابی مطابق آیین نامه راهنمایی و رانندگی، مستلزم اعمال قانون و صدور قبض جریمه باشد به وظیفه خود عمل می کند و علاوه بر آن، با هماهنگی صورت گرفته با دستگاه قضائی، خودروهای متخلف برای مدتی که مقام قضائی تعیین کند به پارکینگ هدایت خواهند شد.

Blade Z Max، شاهکاری دیگر از ZTE

وب سایت کلیک - مونا ولی نژاد: شرکت ZTE مدل Blade Z Max را بازار عرضه می‌کند که جدا از قیمت بسیار مقرون‌به‌صرفه، دارای دو دوربین در پنل پشتی است؛ قابلیتی که به‌ تازگی بیشتر برندهای سازنده تلفن‌های هوشمند به آن توجه نشان داده‌اند.
 
 Blade Z Max شاهکاری دیگر از شرکت ZTE

یکی از دوربین‌های این مدل تصاویر رنگی و دوربین دیگر تصاویر تک‌رنگ می‌اندازد. فروش این مدل تنها از طریق وب‌سایت MetroPCS امکان‌پذیر است. برندهای دیگری مانند Honor هم مدل‌های ارزان‌قیمتی ساخته‌اند که دو دوربین در پشت دستگاه تعبیه شده اما قیمت آن ها زیر ۲۰۰ دلار نیست.

برتری برند ZTE تنها به دلیل استفاده از دو دوربین در پشت موبایل نیست، بلکه این مدل دارای USB-C و جدیدترین نسخه اندروید است. البته بد نیست بدانید، دو دوربینه بودن پنل پشتی دستگاه، در دنیای عکاسی خیلی مطرح نیست.
 
برای مثال، برند Pixel شرکت گوگل که کیفیت تصاویر آن بالا است، تنها یک دوربین در پنل پشتی خود دارد. دو دوربینه بودن این دستگاه دلیل بر کیفیت بالای عکس‌های آن نمی‌شود اما این امر نشان می‌دهد که ZTE به دنبال ماندن در دنیای تلفن‌های هوشمند است. در ادامه به برخی از مشخصات این مدل می‌پردازیم.
  • پردازنده: اسنپ دراگون
  • رم: ۲ گیگابایتی به همراه حافظه داخلی ۳۲ گیگابایت که قابل ارتقا به ۱۲۸ گیگابایت نیز است.
  • باتری: ۴۰۸۰ میلی آمپری
  • دوربین پشتی با کیفیت ۱۳ و ۲ مگاپیکسل و دوربین سلفی ۸ مگاپیکسلی
  • حسگر اثر انگشت در پنل پشتی
  • صفحه‌نمایش: ۶ اینچی
  • اندروید نوقا
  • USB-C

توفان توئیتری، گریبان گوگل را گرفت

روزنامه ایران - میترا جلیلی: با اینکه فناوری از دیرباز، عرصه‌ای مردانه تلقی می‌شد و زنان کمتر به‌این حوزه وارد می‌شدند ولی با تغییر نگرش‌ها به توانمندی‌های زنان، حالا دیگر در حوزه فناوری ردپای زنان نیز دیده می‌شود و این قشر حتی گاه در‌رده‌های بالای مدیریتی در شرکت‌های بزرگ دنیای فناوری فعالیت دارند.
 
 به دنبال یادداشت منتقدانه مهندس ارشد نرم افزارتوفان توئیتری، گریبان گوگل را گرفت 
 
اما با همه این‌ها، باز هم همچنان حرف و حدیث‌ها بر سر توازن جنسیتی، تنوع نژادی و... در شرکت‌های کوچک و بزرگ فناوری وجود دارد و جالب اینجاست که غول‌های دنیای فناوری از جمله فیسبوک، گوگل، مایکروسافت و... نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
 
اما به‌نظر می‌رسد حالا مشکلات کمپانی‌های فناوری بیشتر شده و علاوه بر توازن جنسیتی، موارد دیگری نیز زیر ذره بین قرار گرفته است؛ مشکلی که این روزها گوگل با آن دست به گریبان شده است.

برچسب نژادپرستی به گوگل

چندی پیش«جیمز دمور» یکی از مهندسان ارشد نرم افزار شاغل در کمپانی گوگل، در یک سفر 12 ساعته کاری به چین، یادداشت 10 صفحه‌ای تند داخلی حاوی مطالب ضد تنوع نژادی و جنسیتی را منتشر کرد که در آن به برخی موارد بی‌عدالتی علیه زنان، عدم تساوی حقوق‌ها، ژن خوب و... اشاره شده بود.
 
هرچند این یادداشت داخلی با مخالفت‌ها و نیز بازخوردهای مثبت بین کارمندان داخلی این کمپانی مواجه شد ولی با درز پیدا کردن این نامه به رسانه‌ها، ماجرا ابعاد تازه‌ای پیدا کرد و این مهندس باسابقه، مجبور شد برای دفاع از خود، دو مصاحبه کوتاه در یوتیوب داشته باشد. این مصاحبه‌ها در واقع یک توفان توئیتری به راه انداخت و باعث شد این مهندس پیشین گوگل بسیار مورد توجه رسانه‌های مختلف  و کاربران شبکه‌ اجتماعی توئیتر قرار بگیرد.
 
هرچند صراحت لهجه «جیمز دمور»، منجر به اخراجش از گوگل شد ولی به هر حال وضعیت داخلی گوگل این روزها بسیار مورد توجه قرار گرفته و حتی برخی مدیران این کمپانی را به نژادپرستی متهم کرده‌اند. به دنبال تظاهرات و ناآرامی‌های اخیر در ایالت ویرجینیای امریکا و خشم مردم از نژادپرستان، مشکل گوگل دوچندان شده طوری که تلاش کرده تا این روزها برای حفاظت از جان برخی کارمندانش، کم و بیش در برنامه هایش تغییراتی ایجاد کند.
 
به عنوان مثال به دنبال انتشار یادداشت «جیمز دمور» و نیز اتفاقات و ناآرامی‌های اخیر ویرجینیا که منجر به کشته و زخمی شدن برخی شهروندان و نیز دستگیری عده‌ای دیگر شد،مدیران گوگل در تصمیمی غیرمنتظره، جلسه تنوع نژادی این کمپانی را که قرار بود در Town Hallبرگزار شود، لغو کرده و علت آن را نیز حفظ امنیت شرکت‌کنندگان در این رویداد عنوان کردند.
 
گفتنی است به دنبال اخراج «جیمز دمور»، بسیاری به حمایت از وی برخاسته و گوگل را متهم کردند که ناقض آزادی بیان است و در اقدامی تلافی جویانه، اسامی برخی از کارمندان که به دفاع از عملکرد «ساندار پیچای» مدیرعامل گوگل پرداخته و به عنوان اعضای دست راستی محسوب می‌شوند را در اینترنت منتشر کردند که همین موضوع مدیران گوگل را به‌وحشت انداخت چرا که بیم گسترده شدن ماجرا و حمله ضد نژادپرستان به این جلسه می‌رفت.

واکنش شدید مدیر گوگل

اما واکنش کارمندان گوگل و به‌طور کلی فعالان عرصه فناوری امریکا نسبت به عملکرد «جیمز دمور» و مصاحبه‌هایش در یوتیوب چه بود؟ بسیاری از فعالان حوزه فناوری حاضر در «سیلیکون ولی» یادداشت و بحث‌های اخیر«جیمز دمور» را محکوم کردند که «ساندرا پیچای» مدیر اجرایی گوگل در این زمینه، شدیدترین لحن را داشت.
 
وی در یادداشتی خطاب به کارمندان این کمپانی نوشت: ما حق آزادی بیان را برای کارمندان خود قائل هستیم تا جایی که به اهداف ما در این کمپانی لطمه نزند اما مهندس نرم افزار پیشین گوگل،در یادداشت‌ خود این خطوط قرمز را رد کرد که این موضوع با پیشبرد اهداف این کمپانی کاملاً مغایرت دارد پس ادامه همکاری ما با «جیمز دمور» اصولاً امکانپذیر نبود.
 
اینکه «جیمز دمور» بنویسد برخی از همکاران ما دارای خصیصه‌هایی هستند که صلاحیت آنها را از نظر بیولوژیکی برای داشتن مشاغل سطح بالا در گوگل زیر سؤال می‌برد، بسیار برخورنده است و ما این چنین سخنانی را هرگز نمی‌توانیم ببخشیم. «جیمز دمور» معتقد است چون زنان از نظر ژنتیکی حساس‌تر هستند و آستانه تحمل کمتری دارند ما کمتر به استخدام آنها در گوگل پرداخته‌ایم در حالی که چنین چیزی هرگز مطرح نبوده است.

«جیمز دمور» در یادداشت خود علاوه بر انتقاد از سیاست‌های مدیران سطح بالای گوگل که به رنگین پوستان و زنان اهمیت کمتری می‌دهد و دستمزد آنها پایین‌تر است، از ژن خوب نیز به عنوان عاملی مهم برای استخدام در این غول دنیای فناوری یاد کرده و آورده بود که در استراتژی جدید گوگل، همچنان کلیشه‌های جنسیتی حفظ شده و آمارهایی که گوگل از بهبود تنوع نژادی، جنسیتی و... می‌دهد تنها در حد یک شعار است.
 
این نخستین هجمه علیه گوگل محسوب نمی‌شود و این کمپانی بارها به دلیل اینکه اکثریت کارمندانش را سفیدپوست‌ها و مردان تشکیل می‌دهند مورد سرزنش قرار گرفته است. البته گوگل هم در برابر هجمه‌های پیشین بیکار ننشسته و همه توان خود را به کار گرفته تا از این اتهامات مبرا شود که یک نمونه آن، استخدام «دانیل براون» به عنوان قائم مقام تنوع نژادی اداره منابع انسانی است تا این نسبت‌ها رعایت شود و منتقدان، کمتر به این شرکت خرده بگیرند؛ موضوعی که از نظر«جیمز دمور» تنها نمایشی است و در عمل، اتفاق خاصی در این کمپانی نیفتاده است.

مدیر اجرایی گوگل همچنین در رویداد کدنویسی که بتازگی تنها برای زنان برگزار کرده بود، تلاش کرد این کمپانی را از اتهامات وارده مبرا سازد. وی در سخنرانی خود گفت که هرگز به دنبال محدود کردن زنان نبوده است و همیشه می‌خواسته در این کمپانی توازن جنسیتی و نیز نژادی رعایت شود چرا که با این عمل، گوگل قویتر از گذشته خواهد شد حال اگر به هر دلیلی، هنوز این اتفاق نیفتاده نباید از آن، سوء تعبیر شود. وی افزود:گوگل برای ایجاد موقعیت‌های شغلی زنان همه تلاش خود را به کار خواهد گرفت و حتماً به موضوع حقوق و تساوی کارمندان زن و مرد توجه بیشتری خواهیم داشت.

پیشنهاد جولیان آسانژ

اما «جیمز دمور» موافقانی هم دارد و بویژه کارکنان دست راستی گوگل از وی اعلام حمایت کرده‌اند و سیاست‌های گوگل را زیر سؤال برده‌اند. به عنوان مثال برخی از طرفدارانش بیش از 5هزار دلار را در یک فراخوان جمع‌آوری کردند تا وی بتواند پس از اخراج شدن،تا مدتی زندگی‌اش را بگذراند. گروه‌های موافق وی، معتقدند که گوگل باید به فرهنگ‌های مختلف توجه داشته باشد تا این کمپانی قدرتمندتر از گذشته شود در حالی که نسبت به این موضوع کاملاً بی‌تفاوت بوده است. اما یکی از طرفداران پروپاقرص «جیمز دمور»، جولیان آسانژ بنیانگذار ویکی لیکس است.
 
وی با اینکه اکنون مجبور است در سفارت اکوادور روزگار بگذراند، ولی در قالب یک توئیت ضمن حمایت از «جیمز دمور»، به وی پیشنهاد کار داده و نوشته است سانسور فقط برای بازنده هاست. وی همچنین با گذاشتن کاریکاتوری در توئیتر خود با مضمون«ساکت باش و فکر کن» نوشته است مدیران گوگل نمی‌خواهند هیچ حرف مخالفی را بشنوند و این به مثابه سانسور محسوب می‌شود پس باید جلوی چنین کمپانی‌هایی ایستاد و من«جیمز دمور» را تحسین می‌کنم. گفتنی است سفارت اکوادور در لندن از سال 2010 تاکنون به پناهگاه این شخصیت معروف و افشاگر جنجالی بدل شده است.

تلاش زنان برای گشودن قفل ورود به ورزشگاه ها

خبرگزاری ایرنا: جلوگیری از حضور زنان در ورزشگاه ها هر چند با هدف حفظ حریم آنان در دهه های گذشته صورت گرفت، اما جمع چشمگیری از بانوان اکنون صدور مجوز حضور در مکان های ورزشی و تماشای مسابقات مهم ملی و باشگاهی را به طور جدی پیگیری می کنند.
 
حضور بانوان در ورزشگاه ها مطالبه ای است که مدت ها از طرح آن می گذرد و به رغم پیگیری زنان ورزشدوست، بسیاری از آنان همچنان با درهای بسته ورزشگاه ها مواجهند. دیروز اما صدها زن توانستند در ورزشگاه رضازاده اردبیل از نزدیک به تماشای دیدار تیم های ملی والیبال ایران و قطر بنشینند. آنان در جایگاه تماشاچیان این دیدار، بار دیگر بر خواسته خود برای ورود زنان به دیگر ورزشگاه ها پافشاری کردند.
 
رای بالای بینندگان برنامه شامگاه شانزدهم مرداد «نود» به گزینه ایجاد بسترهای حضور خانواده ها در ورزشگاه ها به عنوان خواسته نخست آنان از دولت دوازدهم نشان از اهمیت این مطالبه دارد.

انتظار طولانی زنان پشت درهای بسته ورزشگاه ها
 
با توجه به فضای خاص حاکم بر استادیوم ها، پس از پیروزی انقلاب از حضور زنان در جایگاه تماشاچیان ورزشگاه ها جلوگیری به عمل آمد تا در راستای نگاه داشتن حرمت بانوان، اقدام به سالم سازی این مکان ها صورت گیرد. در سال 1373 یکی از نخستین درخواست ها برای حضور زنان در جایگاه تماشاچیان مسابقات فوتبال مقدماتی تیم ملی امید برای صعود به المپیک 1996 آتلانتا مطرح شد که به نتیجه ای نرسید.
 
ده سال پس از این ماجرا، زنان برای مشاهده بازی ایران و بحرین در مقدماتی جام جهانی 2006 در استادیوم آزادی حضور یافتند و در کنار «سید محمد خاتمی» رییس دولت اصلاحات به تماشای بازی نشستند و بدین گونه شاهد حضور زنان در میادین ورزشی بودیم.
 
در سال 1385 و در دوره ریاست جمهوری «محمود احمدی‌نژاد»، وی از حضور زنان در ورزشگاه ها حمایت کرد اما موضع گیری وی در این زمینه با اظهارنظرهای متفاوتی در میان مسوولان کشور و نمایندگان مجلس شورای اسلامی همراه شد و در نهایت با توجه به نظر آنان و مراجع تقلید، باز هم این پروژه مسکوت باقی ماند.
 
چندی پیش «شهیندخت مولاوردی» معاونت امور زنان و خانواده دولت یازدهم با توجه به جدی بودن این مطالبه اظهار داشت: سعی داشتیم با رعایت یک ساز و کار شرعی، قانونی و عرفی زمینه حضور سالم زنان در ورزشگاه‌ها را فراهم کنیم که هم به این مطالبه پاسخ داده باشیم و هم نگرانی قشر متدین جامعه در رابطه با این مسئله مرتفع شود. بر این اساس به‌دنبال طراحی چنین ساز و کاری بودیم که متاسفانه اساساً اجازه عملیاتی شدن و ادامه این مسئله داده نشد.
 
این در حالی است که «مسعود سلطانی فر» وزیر ورزش دولت یازدهم و وزیر پیشنهادی برای همین سمت در دولت دوازدهم، در خصوص تلاش برای ورود زنان به استادیوم در دولت دوازدهم خبر داد و گفت: این کار را باید با کمی صبر و حوصله جلو ببریم. این حق خانواده‌های ما هست که واقعا از این شور، نشاط و شعفی که در مسابقات مختلف ورزشی و در اماکن ورزشی به وجود می‌آید بهره‌مند شوند. با صبر و حوصله و هماهنگی بین همه عوامل دست‌اندرکار این مشکل را حل می کنیم.

چتر حمایتی قانون برای ورود زنان به ورزشگاه ها
 
اصل 20 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، یکسانی زن و مرد را طبق اسلام این گونه عنوان می کند: همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند. بر همین اساس، اجرای بدیهی ترین حقوق انسانی و شهروندی تکلیفی است که قانون بر عهده دولتمردان قرار داده است.
 
در این میان، ورزش به عنوان یکی از سازوکارهای حفظ سلامت جسمی و روحی افراد جامعه به شمار می رود و زنان و مردان از حقوقی برابر در استفاده از امکانات ورزشی برخوردارند و همین امر، دولت‌ها را مکلف به تامین زیرساخت های تامین این نیاز کرده است، آن هم در برهه ای که حضور مردم در میدان های ورزشی، مسابقه، تمرین و فعالیت زمینه ساز رشد و بالندگی در جامعه و نشان از سلامت و امنیت جسمی افراد تلقی می شود.
 
در بررسی محتوای قوانین در خصوص حضور زنان و مردان در میادین ورزشی هم همانند آن چه در اصل 20 بر آن تاکید شده، تبعیضی وجود ندارد و زنان و مردان می توانند با حفظ شئونات اسلامی، در تمامی فعالیت های ورزشی همگام با مردان حضور داشته و به تشویق همنوعان خود بپردازند و سلب این حق، سلب حقوق اساسی مردم است. بر همین اساس، ایجاد بسترهای لازم در جهت حضور زنان در میدان های ورزشی وظیفه دولتمردان به شمار می رود.
 
زنان ایرانی، امروز در تمامی عرصه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حضوری پررنگ دارند و حتی کم توجهی به آنان در حوزه ورزش، مانع از افتخارآفرینی نشده و تلاش کرده اند تا توانمندی خود را به منصه ظهور برسانند. در این میان،حفظ حریم زن ایرانی، نکته ای است که همواره مورد توجه مسوولان قرار دارد و ورود به بخش هایی را به عنوان خط قرمز فرهنگی جامعه تلقی می کنند.
 
بر همین اساس اجازه حضور این سرمایه های مهم اجتماعی را در معرض توهین، فحاشی و ادبیاتی زننده نمی دهند. پس دولت مکلف است تا با برنامه ریزی و سیاستگذاری مناسب، فضای ورزشگاه ها و میادین ورزشی را به نوعی سامان دهد تا مناسب حضور نیمی دیگر از جمعیت کشور هم قرار گیرد؛ حضوری که می تواند مشوقی برای پیروزی ورزشکاران در صحنه های رقابتی باشد. اما نکته ای که باید به آن توجه کرد اجرای مرحله ای این اقدام فرهنگی برای نتیجه بهتر و دفع آسیب های آن است و به عبارتی باید اقدام های قدم به قدم برای پیشبرد اهداف بلندمدت در این زمینه را مورد توجه قرار داد.

8 ضرورت برای تحول وزارتخانه به کما رفته!

عصر ایران: مدارس در حالت احتضار به سر می برند. مدیر مدرسه اختیار ندارد و فقط باید جواب بخشنامه بدهد. معلم انگیزه کافی ندارد، آزمایشگاه و کتابخانه و تجهیزات ورزشی مدرسه ضعیف است...فرزندان ما با انبوهی از "نیاموخته ها" وارد جامعه بزرگسالان می شوند.
 
در جریان معرفی وزرای پیشنهادی به مجلس شورای اسلامی، رئیس جمهور تنها از یک وزارتخانه با عنوان "مهم ترین و بزرگترین وزارتخانه" یاد کرد. صرف نظر از این تلقی درست ، واقعیت این است که آموزش و پرورش هنوز در حوزه عمومی و گفتمان غالب و مسلط کشور جایگاه "مهم ترین" را پیدا نکرده است که شاید بخشی از این ضعفِ گفتمانی به بحران ناکارآمدی و کیفیت پایین آموزش و پرورش مربوط باشد.

توصیف و تاکید دکتر روحانی از این نهاد "استراتژیک و زیربنایی" را غنیمت دانسته و به هشت ضرورت تحولی در این "مهم ترین وزارتخانه" به اختصار اشاره شده است:

یکم

جوانگراییِ، نوسازیِ مدیریتی و تربیت مدیران جوان. در حال حاضر آموزش و پرورش هم در تفکر مدیریتیِ حاکم و نیز از نظر سنِ مدیران، سالخورده و کهنسال اداره می شود.

دوم

کوچک و چابک سازی ستاد و بخش های اداری و به حداقل رساندن بروکرارسی و تشریفات زاید اداری وزارت آموزش و پرورش

سوم

حساس سازی افکار عمومی برای پیوند با آموزش و پرورش، ارتقاء دیپلماسی رسانه ای و پایان بخشیدن به انزوا، رکود و تنبلی نظام ارتباطی آموزش و پرورش

متاسفانه آموزش و پرورش نتوانسته با بهره گیری از نوآوری های ارتباطی و رسانه ای جدید خانواده ها و لایه های اجتماعی را با خود همراه سازد.

چهارم

تقویت مدرسه

ماموریت اصلی آموزش و پرورش از ابتدا تا انتها باید در مدرسه اتفاق بیفتد.

 مدارس در حالت احتضار به سر می برند. مدیر مدرسه اختیار ندارد و فقط باید جواب بخشنامه بدهد. معلم انگیزه کافی ندارد، آزمایشگاه و کتابخانه و تجهیزات ورزشی مدرسه ضعیف است، مربی پرورشی برای اردو و جشن و بازدید علمی فرهنگی، منابعی ندارد، معاون مدرسه با دهها مانع و کمبود برای پشتیبانی از برنامه های علمی و تفریحی و آموزشی مواجه است. هر دانش آموز، کلکسیونی از سوالات فردی، خانوادگی، روانی، جسمی و مسائل دوران بلوغ است اما مدرسه مشاور ندارد. فرزندان ما با انبوهی از "نیاموخته ها" وارد جامعه بزرگسالان می شوند.

هوای بسیاری از کلاس ها در گرما، گرم و در سرما سرد است. معلمان درگیر مطالعه و توسعه حرفه ای خود نمی شوند چون انگیزه کافی ندارند، در برنامه هفتگی مدرسه جایی برای ساخت یک وسیله یا فرصتی برای تماشای فیلم و نقد آن نیست، کوله مدرسه بچه ها پُر است از محصولات رنگارنگ و زیبای مافیای محترم کنکور! بمباران کلاس های تست زنی برای مهندس و دکترشدن، فرصتِ زندگی را از دختر و پسرها گرفته.

پنجم

تنوع آفرینی در تأمین منابع مالی آموزش و پرورش و رفع موانع قانونی.

آموزش و پرورش از ثروتمندترین دستگاه های اجرایی کشور است اما به شدت دچار بدمدیریتی و بهره وری پایین است و از خلاقیت، نگاه درون زا در تولید ثروت فقیر است. به عبارتی چاه نفت دارد اما دانش استخراج و فرآورده سازی ندارد.

ششم

 بازنگری در هدف و مأموریت آموزش و پرورش

بین نیاز نسل جدید با محتوای آموزش رسمی فاصله بسیار افتاده. اهدافی که در ماموریت های آموزش و پرورش رسمی تعریف شده با واقعیت های روز و مسیر جاری زندگی دانش آموزان و خانواده ها متفاوت است. سال هاست آموزش و پرورش، سلیقه ی بخشِ حداقلی جامعه برای بخشِ حداکثری جامعه نسخه و برنامه می چیند. به عبارتی هنوز آموزش و پرورش ما هنوز حداکثری و مردمی نشده!

هفتم

بازکردن درهای آموزش و پرورش به روی تجارب و فن آوری های نوین جهانی.

فهمِ رایج از تکنولوژی آموزشی در کشور، نارس و ناقص است. فهمِ رایج از تکنولوژی آموزشی، استنباطی ابزاری و سخت افزاری است حال آن که تکنولوژی آموزشی، دانشی برای تسهیل یادگیری است چه با تخته هوشمند چه بی تخته هوشمند! هنوز ذهنیت غالب این است که اگر چند دستکاه رایانه و ویدئو پرژکتور در مدرسه مستقر شد مدرسه هوشمندسازی شده! ما حتی تجارب موفق آموزشی دنیا مانند فنلاند و ژاپن و ... را هم از دریچه تجهیزات سخت افزاری می بینیم در صورتی که موفقیت این کشورها مرهون تغییر نگرش و روش آموزش است. و این همان مفهوم درست تکنولوژی آموزشی است.

هشتم

خداحافظی با مدیریت های ناکارآمد و گذشته گرا

خوشمان بیاید یا نیاید، میوه و محصول تفکر مدیران سه دهه گذشته کیفیت آموزشی و رتبه سه رقمی ما در دنیاست! هنوز معلوم نیست ریشه اصرار بر ماندگاری مدیران سالخورده در راس بخش های اجرایی ستاد آموزش و پرورش چیست؟ مدیران پیشکسوت خوبست در جایگاه مشورتی قرار گرفته به مدیران جوان یاری برسانند. در حال حاضر پیرسنیِ مدیریتی جلوی تکان و تحول در آموزش و پرورش را گرفته است.